معنی فارسی reliclike
B1شبیه به یادگاری، توصیف کننده چیزی که دارای خصوصیات و ویژگی های مشابه با یک یادگاری است.
Having qualities or characteristics similar to a relic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کار هنرمند ویژگی یادگاری دارد.
مثال:
The artist's work has a reliclike quality.
معنی(example):
سبک او اغلب به عنوان یادگاری توصیف میشود.
مثال:
Her style is often described as reliclike.
معنی فارسی کلمه reliclike
:
شبیه به یادگاری، توصیف کننده چیزی که دارای خصوصیات و ویژگی های مشابه با یک یادگاری است.