معنی فارسی relicmonger

B1

یادگاری‌فروش، فردی که آثار باستانی یا یادگاری‌ها را می‌خرد و می‌فروشد.

A dealer or seller of relics, often involving antiques or historical items.

example
معنی(example):

یادگاری‌فروش تعدادی از آثار باستانی را فروخت.

مثال:

The relicmonger sold many ancient artifacts.

معنی(example):

او پس از سفرهایش به یک یادگاری‌فروش تبدیل شد.

مثال:

She became a relicmonger after her travels.

معنی فارسی کلمه relicmonger

: معنی relicmonger به فارسی

یادگاری‌فروش، فردی که آثار باستانی یا یادگاری‌ها را می‌خرد و می‌فروشد.