معنی فارسی reliction
B2پدیدهای که در آن سطح آب یا خاک کاهش مییابد و سرزمین جدیدی نمایان میشود.
The act of land being revealed as a result of the receding water of a body of water.
- NOUN
example
معنی(example):
تخلیه ساحلی زمین جدیدی را نمایان کرد.
مثال:
The reliction of the shoreline revealed new land.
معنی(example):
به علت خشکسالی، تخلیه دریاچه قابل مشاهده بود.
مثال:
Due to the drought, the reliction of the lake was noticeable.
معنی فارسی کلمه reliction
:
پدیدهای که در آن سطح آب یا خاک کاهش مییابد و سرزمین جدیدی نمایان میشود.