معنی فارسی relide

B1

متکی شدن دوباره به چیزی بعد از یک شکست یا تغییر.

To rely again on something after it has failed or changed.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند بر موفقیت قبلی خود تکیه کنند تا دیگران را الهام بخشند.

مثال:

They decided to relide on their previous success to inspire others.

معنی(example):

او مجبور شد دوباره تکیه کند زمانی که برنامه‌اش جواب نداد.

مثال:

She had to relide when her plan didn't work out.

معنی فارسی کلمه relide

: معنی relide به فارسی

متکی شدن دوباره به چیزی بعد از یک شکست یا تغییر.