معنی فارسی reliefer

B2

شخصی که به دیگران در زمان‌های سخت کمک می‌کند.

A person who provides help or support, especially in times of crisis.

example
معنی(example):

مساعدت‌کننده به قربانیان بعد از فاجعه راحتی داد.

مثال:

The reliefer provided comfort to the victims after the disaster.

معنی(example):

به عنوان یک مساعدت‌کننده، او به بازسازی جامعه کمک کرد.

مثال:

As a reliefer, she helped rebuild the community.

معنی فارسی کلمه reliefer

: معنی reliefer به فارسی

شخصی که به دیگران در زمان‌های سخت کمک می‌کند.