معنی فارسی remancipation
B2رهایی مجدد، فرآیند یا عمل بازگرداندن حقوق و آزادیهای افرادی است که به ناحق محدود شدهاند.
The act or process of restoring rights and freedoms to individuals who have been unjustly restricted.
- NOUN
example
معنی(example):
جامعه به مناسبت رهایی مجدد اعضای خود جشن گرفت.
مثال:
The community celebrated the remancipation of its members.
معنی(example):
رهایی مجدد گامی اساسی در پرداختن به بیعدالتیهای تاریخی است.
مثال:
Remancipation is a crucial step in addressing historical injustices.
معنی فارسی کلمه remancipation
:
رهایی مجدد، فرآیند یا عمل بازگرداندن حقوق و آزادیهای افرادی است که به ناحق محدود شدهاند.