معنی فارسی remanency
C2باقیماندگی، به مدت زمانی اشاره دارد که یک ماده میتواند تحت تأثیر میدان مغناطیسی باقی بماند.
The duration for which a material can remain magnetized under the influence of a magnetic field.
- NOUN
example
معنی(example):
باقیماندگی ماده یک عامل مهم در عملکرد آن است.
مثال:
The remanency of the substance is an important factor in its performance.
معنی(example):
باقیماندگی بالا میتواند نشاندهنده خواص مغناطیسی خوب باشد.
مثال:
High remanency can indicate good magnetic properties.
معنی فارسی کلمه remanency
:
باقیماندگی، به مدت زمانی اشاره دارد که یک ماده میتواند تحت تأثیر میدان مغناطیسی باقی بماند.