معنی فارسی rememoration
B1عمل یا حالت یادآوری، به ویژه در زمینههای رسمی یا مراسمی که شامل گرامیداشت خاطرات یا افراد خاص میشود.
The act or state of remembering, especially in formal or ceremonial contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
یادآوری این رویداد اشک را به چشم همه آورد.
مثال:
The rememoration of the event brought tears to everyone’s eyes.
معنی(example):
سخنرانی او در حین یادآوری بسیار صمیمی و دلانگیز بود.
مثال:
Her speech during the rememoration was heartfelt and touching.
معنی فارسی کلمه rememoration
:
عمل یا حالت یادآوری، به ویژه در زمینههای رسمی یا مراسمی که شامل گرامیداشت خاطرات یا افراد خاص میشود.