معنی فارسی remultiply

B1

دوباره ضرب کردن چیزی برای رسیدن به نتیجه جدید یا اصلاح کردن.

To multiply again.

example
معنی(example):

شما باید اعداد را دوباره ضرب کنید تا پاسخ صحیح را بگیرید.

مثال:

You need to remultiply the numbers to get the correct answer.

معنی(example):

اگر کسرها را دوباره ضرب کنید، می‌توانید مقادیر معادل را پیدا کنید.

مثال:

If you remultiply the fractions, you can find the equivalent values.

معنی فارسی کلمه remultiply

: معنی remultiply به فارسی

دوباره ضرب کردن چیزی برای رسیدن به نتیجه جدید یا اصلاح کردن.