معنی فارسی renably

B1

به گونه‌ای که قابل تمدید باشد، مرتبط با شرایطی که می‌توان آن را تجدید کرد.

In a manner that is renewable.

example
معنی(example):

این پروژه می‌تواند به طور قابل تمدید انجام شود.

مثال:

The project can be completed renably.

معنی(example):

برنامه به گونه‌ای مرتب شد که برای همه قابل تمدید باشد.

مثال:

The schedule was arranged renably to accommodate everyone.

معنی فارسی کلمه renably

: معنی renably به فارسی

به گونه‌ای که قابل تمدید باشد، مرتبط با شرایطی که می‌توان آن را تجدید کرد.