معنی فارسی reorganiser
B1شخصی که مسئول بازسازی و تغییر در ساختار یا سازمان است.
A person responsible for organizing or restructuring an entity.
- NOUN
example
معنی(example):
تجدید ساختار شرکت به یک سازماندهنده خوب نیاز دارد.
مثال:
The reorganisation of the company's structure requires a good reorganiser.
معنی(example):
به عنوان یک سازماندهنده، او در ایجاد روندهای کارآمد عالی است.
مثال:
As a reorganiser, she excels at creating efficient workflows.
معنی فارسی کلمه reorganiser
:
شخصی که مسئول بازسازی و تغییر در ساختار یا سازمان است.