معنی فارسی repays

B1

برگرداندن یا پرداختن مجدد مقدار، به ویژه مالی یا عاطفی.

To pay back or recompense, whether financially or emotionally.

verb
معنی(verb):

To pay back.

مثال:

I finally repaid my student loans, just before sending my kids to college.

example
معنی(example):

او همیشه بدهی‌هایش را به موقع پرداخت می‌کند.

مثال:

She always repays her debts on time.

معنی(example):

او با قدردانی، مهربانی را جبران می‌کند.

مثال:

He repays kindness with gratitude.

معنی فارسی کلمه repays

: معنی repays به فارسی

برگرداندن یا پرداختن مجدد مقدار، به ویژه مالی یا عاطفی.