معنی فارسی residuua

B1

باقیمانده، ماده‌ای که پس از یک فرآیند یا واکنش شیمیایی باقی می‌ماند.

The residue or remains of a substance left after processing or reaction.

example
معنی(example):

باقیمانده از فرایند به دقت بررسی شد.

مثال:

The residuum from the process was examined carefully.

معنی(example):

او باقیمانده مخلوط را برای تجزیه و تحلیل جمع‌آوری کرد.

مثال:

She collected the residuum of the mixture for analysis.

معنی فارسی کلمه residuua

: معنی residuua به فارسی

باقیمانده، ماده‌ای که پس از یک فرآیند یا واکنش شیمیایی باقی می‌ماند.