معنی فارسی residuent
B1باقیمانده، شیء یا مادهای که پس از فرایند مشخصی باقی مانده است.
Something remaining after a process; a residue or leftover material.
- NOUN
example
معنی(example):
مواد باقیمانده در ظرف باقی مانده بودند.
مثال:
The residuent material was left in the container.
معنی(example):
باقیمانده پس از واکنش سمی بود.
مثال:
The residuent after the reaction was toxic.
معنی فارسی کلمه residuent
:
باقیمانده، شیء یا مادهای که پس از فرایند مشخصی باقی مانده است.