معنی فارسی residuation
B2باقیماندگی، فرایندی که در آن چیزی پس از تغییر یا حذف باقی میماند.
The process or state of remaining or being left over.
- NOUN
example
معنی(example):
باقیماندگی به عمل باقی ماندن اشاره دارد.
مثال:
Residuation refers to the act of remaining.
معنی(example):
باقیماندگی مواد برای بازیافت اهمیت دارد.
مثال:
The residuation of materials is important for recycling.
معنی فارسی کلمه residuation
:
باقیماندگی، فرایندی که در آن چیزی پس از تغییر یا حذف باقی میماند.