معنی فارسی resids

B1

باقیمانده‌ها، نمونه‌هایی که پس از حذف بخش اصلی باقی می‌مانند.

Short for residues, refers to the remains after a specific process or operation.

example
معنی(example):

او باقیمانده‌ها را از دسته اصلی تفکیک کرد.

مثال:

He sorted the resids from the main batch.

معنی(example):

باقیمانده‌ها باید برای کنترل کیفیت آنالیز شوند.

مثال:

The resids must be analyzed for quality control.

معنی فارسی کلمه resids

: معنی resids به فارسی

باقیمانده‌ها، نمونه‌هایی که پس از حذف بخش اصلی باقی می‌مانند.