معنی فارسی resight

B1

دیدن دوباره، به خصوص در زمینه پروژه‌ها یا آثار هنری.

The act of seeing something again, especially after some time.

example
معنی(example):

دیدن دوباره پروژه همه را هیجان‌زده کرد.

مثال:

The resight of the project made everyone excited.

معنی(example):

او شادی خود را از دیدن دوباره نقاشی بیان کرد.

مثال:

She expressed her joy at the resight of the painting.

معنی فارسی کلمه resight

: معنی resight به فارسی

دیدن دوباره، به خصوص در زمینه پروژه‌ها یا آثار هنری.