معنی فارسی resignationism
B1اعتقاد به این که باید در برابر مشکلات سر تسلیم فرود آورد.
A belief or attitude of resigning oneself to circumstances.
- NOUN
example
معنی(example):
نگرش استعفایی میتواند به عدم انگیزه منجر شود.
مثال:
Resignationism can lead to a lack of motivation.
معنی(example):
نگرش استعفایی او دوستانش را نگران کرده بود.
مثال:
Her resignationism worried her friends.
معنی فارسی کلمه resignationism
:
اعتقاد به این که باید در برابر مشکلات سر تسلیم فرود آورد.