معنی فارسی resiniform

B2

شبیه به رزین؛ دارای کیفیت یا شکل رزینی.

Having the form or appearance of resin.

example
معنی(example):

ساختار رزینی این گیاه به آن کمک می‌کند تا رطوبت را حفظ کند.

مثال:

The resiniform structure of the plant helps it retain moisture.

معنی(example):

این ماده معدنی دارای ظاهری شبیه به رزین است که شبیه کهربا است.

مثال:

This mineral has a resiniform appearance, resembling amber.

معنی فارسی کلمه resiniform

: معنی resiniform به فارسی

شبیه به رزین؛ دارای کیفیت یا شکل رزینی.