معنی فارسی resmelt
B1دوباره ذوب کردن یک ماده، معمولاً فلز یا موم، برای ایجاد شکل جدید.
To melt a material again, usually metal or wax, to form a new shape.
- VERB
example
معنی(example):
شما میتوانید موم را دوباره ذوب کنید تا شکل شمع را اصلاح کنید.
مثال:
You can resmelt the wax to fix the candle's shape.
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت فلز را دوباره ذوب کند برای مجسمه جدید.
مثال:
The artist decided to resmelt the metal for the new sculpture.
معنی فارسی کلمه resmelt
:
دوباره ذوب کردن یک ماده، معمولاً فلز یا موم، برای ایجاد شکل جدید.