معنی فارسی restorativeness
B2حالت یا کیفیت ترمیمی بودن، به معنای توانایی برای بازگرداندن یا بهبود یک وضعیت.
The quality of being restorative, promoting recovery or healing.
- NOUN
example
معنی(example):
ترمیمی بودن محیط به او کمک کرد تا احساس راحتی کند.
مثال:
The restorativeness of the environment helped her feel relaxed.
معنی(example):
ترمیمی بودن طبیعت میتواند بهطور قابل توجهی سلامت روان را بهبود بخشد.
مثال:
The restorativeness of nature can greatly improve mental health.
معنی فارسی کلمه restorativeness
:
حالت یا کیفیت ترمیمی بودن، به معنای توانایی برای بازگرداندن یا بهبود یک وضعیت.