معنی فارسی restoratory

B1

به معنای ترمیمی یا اصلاحی که به فرآیند بازگرداندن حالت قبلی یا بهبود اشاره دارد.

Related to restoration or healing processes.

example
معنی(example):

روش‌های ترمیمی در این برنامه به بسیاری از افراد کمک کرد.

مثال:

The restoratory practices in the program helped many individuals.

معنی(example):

او در یک کارگاه ترمیمی شرکت کرد تا بیشتر درباره تکنیک‌های بهبودی یاد بگیرد.

مثال:

She attended a restoratory workshop to learn more about healing techniques.

معنی فارسی کلمه restoratory

: معنی restoratory به فارسی

به معنای ترمیمی یا اصلاحی که به فرآیند بازگرداندن حالت قبلی یا بهبود اشاره دارد.