معنی فارسی resurged

B1

دوباره به حالت اولیه یا وضعیتی مثبت بازگشتن، معمولاً پس از یک دوره کاهش یا افت.

Having risen or come back again, especially after a decline.

example
معنی(example):

اجتماع پس از جشنواره دوباره جان تازه‌ای گرفت.

مثال:

The community has resurged after the festival.

معنی(example):

علاقه به پروژه وقتی که تامین مالی جدید اعلام شد دوباره به اوج خود بازگشت.

مثال:

Interest in the project resurfaced when new funding was announced.

معنی فارسی کلمه resurged

: معنی resurged به فارسی

دوباره به حالت اولیه یا وضعیتی مثبت بازگشتن، معمولاً پس از یک دوره کاهش یا افت.