معنی فارسی resurges

B1

دوباره به اوج یا حالت فعال رسیدن، به ویژه پس از یک دوره عدم فعالیت.

To rise again or become active again.

example
معنی(example):

اقتصاد پس از هر رکود دوباره به رشد می‌رسد.

مثال:

The economy resurges after every recession.

معنی(example):

علاقه او به پروژه هر بهار دوباره زنده می‌شود.

مثال:

Her enthusiasm for the project resurges every spring.

معنی فارسی کلمه resurges

: معنی resurges به فارسی

دوباره به اوج یا حالت فعال رسیدن، به ویژه پس از یک دوره عدم فعالیت.