معنی فارسی resurgency
B2وضعیتی که در آن چیزی دوباره به وجود میآید یا به قدرت قبلی خود بازمیگردد.
The state or condition of rising again or becoming active once more.
- NOUN
example
معنی(example):
بازگشت علاقه به کتابهای کلاسیک قابل توجه است.
مثال:
The resurgency of interest in classic books is notable.
معنی(example):
بازگشت این جنبش بحثهایی را دامن زد.
مثال:
The resurgency of the movement sparked debates.
معنی فارسی کلمه resurgency
:
وضعیتی که در آن چیزی دوباره به وجود میآید یا به قدرت قبلی خود بازمیگردد.