معنی فارسی resurrectionary

B1

مربوط به فرآیند یا مفهوم قیام، احیاء یا زنده شدن.

Pertaining to the act of rising from the dead.

example
معنی(example):

جنبه قیام داستان غیرمنتظره و هیجان‌انگیز بود.

مثال:

The resurrectionary aspect of the story was unexpected and thrilling.

معنی(example):

تجربیات قیام او دیدگاهش را نسبت به زندگی تغییر داد.

مثال:

His resurrectionary experiences changed how he viewed life.

معنی فارسی کلمه resurrectionary

: معنی resurrectionary به فارسی

مربوط به فرآیند یا مفهوم قیام، احیاء یا زنده شدن.