معنی فارسی resurrectioner
B1شخصی که احیاء یا بازگشت به زندگی را انجام میدهد.
One who effects a resurrection.
- NOUN
example
معنی(example):
احیاگر در جامعه به خاطر آوردن امید جشن گرفته شد.
مثال:
The resurrectioner was celebrated in the community for bringing hope.
معنی(example):
در داستانهای باستانی، احیاگر معمولاً قهرمان بود.
مثال:
In ancient tales, a resurrectioner was often a hero.
معنی فارسی کلمه resurrectioner
:
شخصی که احیاء یا بازگشت به زندگی را انجام میدهد.