معنی فارسی retardments

B1

کاهش‌ها، وضعیتی که در آن چیزی به خاطر موانع یا دلایل دیگر، به آرامی یا با تأخیر حرکت می‌کند.

Delays or hindrances that slow down movement or progress.

noun
معنی(noun):

Retardation; the act of retarding or delaying.

example
معنی(example):

کاهش سرعت ترافیک می‌تواند منجر به تأخیر در سفر شود.

مثال:

Traffic retardments can cause delays in travel.

معنی(example):

شهر در حال مدیریت کاهش سرعت‌های مختلف جاده‌ای است.

مثال:

The city is managing various road retardments.

معنی فارسی کلمه retardments

: معنی retardments به فارسی

کاهش‌ها، وضعیتی که در آن چیزی به خاطر موانع یا دلایل دیگر، به آرامی یا با تأخیر حرکت می‌کند.