معنی فارسی reunionism
B2جنبشی یا نظریهای که بر اساس تجمیع دوبارهٔ واحدها یا گروههای جدا شده بنا میشود.
A movement or philosophy that supports the idea of reunifying divided groups or entities.
- NOUN
example
معنی(example):
طرفداران تجمیع دوباره به دنبال اتحاد مناطق تقسیم شده هستند.
مثال:
Reunionism advocates for the reunification of divided regions.
معنی(example):
بسیاری از جنبشهای سیاسی بر اصول تجمیع استوارند.
مثال:
Many political movements are based on the principles of reunionism.
معنی فارسی کلمه reunionism
:
جنبشی یا نظریهای که بر اساس تجمیع دوبارهٔ واحدها یا گروههای جدا شده بنا میشود.