معنی فارسی reunition

B1

فرایند یا رویداد گردهم‌آوری افراد برای تجدید ارتباطات.

The process or event of bringing people together for reconnection.

example
معنی(example):

جمع خانوادگی یک reunition فوق‌العاده بود که پر از خنده بود.

مثال:

The family reunion was a wonderful reunition filled with laughter.

معنی(example):

یک reunition می‌تواند به ترمیم روابط شکسته کمک کند.

مثال:

A reunition can help mend broken relationships.

معنی فارسی کلمه reunition

: معنی reunition به فارسی

فرایند یا رویداد گردهم‌آوری افراد برای تجدید ارتباطات.