معنی فارسی reunitive
B1دوباره به هم رساننده، ویژگی یا مفهومی که به فرآیند دوباره کنار هم آوردن افراد اشاره دارد.
Relating to the act of reuniting or bringing together again.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تلاشهای دوباره به هم رساننده این سازمان قابل تحسین بود.
مثال:
The reunitive efforts of the organization were commendable.
معنی(example):
آنها خدمات دوباره به هم رسانندهای برای کودکان در مراقبتهای پرورشی ارائه کردند.
مثال:
They provided reunitive services for children in foster care.
معنی فارسی کلمه reunitive
:
دوباره به هم رساننده، ویژگی یا مفهومی که به فرآیند دوباره کنار هم آوردن افراد اشاره دارد.