معنی فارسی revaccinates
B1واکسینه کردن دوباره، فرآیند تزریق مجدد واکسن به فرد یا حیوان در فواصل زمانی مشخص برای حفظ ایمنی در برابر بیماری.
To administer a vaccine again after an initial vaccination, usually to boost immunity.
- verb
verb
معنی(verb):
To vaccinate again
example
معنی(example):
کلینیک هر چند سال یک بار کودکان را واکسن می‌زند.
مثال:
The clinic revaccinates children every few years.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند حیوانات خانگی را به دلیل شیوع یک بیماری جدید واکسن بزنند.
مثال:
They decided to revaccinate the pets due to a new disease outbreak.
معنی فارسی کلمه revaccinates
:
واکسینه کردن دوباره، فرآیند تزریق مجدد واکسن به فرد یا حیوان در فواصل زمانی مشخص برای حفظ ایمنی در برابر بیماری.
