معنی فارسی revaccinating

B1

فرآیند دوباره واکسینه کردن، جهت اطمینان از سلامت و ایمنی در برابر بیماری‌ها.

The process of administering a vaccine again to ensure continued immunity.

verb
معنی(verb):

To vaccinate again

example
معنی(example):

واکسینه کردن دوباره برای حفظ ایمنی مهم است.

مثال:

Revaccinating is important for maintaining immunity.

معنی(example):

آنها این هفته تمام حیوانات پناهگاه را دوباره واکسن می‌زنند.

مثال:

They are revaccinating all the animals in the shelter this week.

معنی فارسی کلمه revaccinating

: معنی revaccinating به فارسی

فرآیند دوباره واکسینه کردن، جهت اطمینان از سلامت و ایمنی در برابر بیماری‌ها.