معنی فارسی reversable
B2قابل برگشت به وضع قبلی، ویژگیای که به یک چیز اجازه میدهد تا به حالت اولیه خود بازگردد.
Able to be reversed, or having two opposing sides or applications.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کتانی که قابل برگشت است میتواند به صورت معکوس پوشیده شود.
مثال:
The reversible jacket can be worn inside out.
معنی(example):
این فرایند قابل برگشت است، به این معنی که میتواند لغو شود.
مثال:
This process is reversible, meaning it can be undone.
معنی فارسی کلمه reversable
:
قابل برگشت به وضع قبلی، ویژگیای که به یک چیز اجازه میدهد تا به حالت اولیه خود بازگردد.