معنی فارسی reverseful

B2

معکوس بودن، ویژگی‌ای که برای یک چیز (چیزی) زندگی یا کاربردهای متنوعی فراهم می‌کند.

Having the ability to be used in a reverse or different way.

example
معنی(example):

طبیعت معکوس طراح اجازه می‌دهد تا از آن به صورت‌های مختلف استفاده شود.

مثال:

The reverseful nature of the design allows for multiple uses.

معنی(example):

این پارچه معکوس است و ظاهری منحصر به فرد به آن می‌دهد.

مثال:

The fabric is reverseful, giving it a unique look.

معنی فارسی کلمه reverseful

: معنی reverseful به فارسی

معکوس بودن، ویژگی‌ای که برای یک چیز (چیزی) زندگی یا کاربردهای متنوعی فراهم می‌کند.