معنی فارسی reverser
B1برعکس کننده، کسی یا چیزی که میتواند حالت یا فرایندی را برعکس کند.
A device or person that causes something to change direction or revert to a previous state.
- NOUN
example
معنی(example):
برعکس کننده فرایند آن را آسانتر برای درک کرد.
مثال:
The reverser of the process made it easier to understand.
معنی(example):
یک برعکس کننده میتواند جهت جریان را عوض کند.
مثال:
A reverser can switch the direction of the current.
معنی فارسی کلمه reverser
:
برعکس کننده، کسی یا چیزی که میتواند حالت یا فرایندی را برعکس کند.