معنی فارسی revivescency
B1احیایی، احساس یا حالت تازگی و روحیه انرژی بالاتر.
A renewed state or quality of being revived or invigorated.
- NOUN
example
معنی(example):
احیای روحیه آنها واگیردار بود.
مثال:
The revivescency of their spirits was infectious.
معنی(example):
میتوانستید احیای روحیه را در جو احساس کنید.
مثال:
You could feel the revivescency in the atmosphere.
معنی فارسی کلمه revivescency
:
احیایی، احساس یا حالت تازگی و روحیه انرژی بالاتر.