معنی فارسی reword

B1

تغییر کلمات یا ساختار جمله‌ای بدون تغییر معانی اصلی، معمولاً به منظور ساده‌سازی یا بهبود بیان.

To express something in different words while retaining the original meaning.

verb
معنی(verb):

To change the wording of; to restate using different words.

example
معنی(example):

آیا می‌توانی این جمله را به طوری دیگر بگویی تا ساده‌تر شود؟

مثال:

Can you reword this sentence to make it simpler?

معنی(example):

او تصمیم گرفت سخنرانی خود را بازنویسی کند تا نکاتش را روشن‌تر کند.

مثال:

She decided to reword her speech to clarify her points.

معنی فارسی کلمه reword

: معنی reword به فارسی

تغییر کلمات یا ساختار جمله‌ای بدون تغییر معانی اصلی، معمولاً به منظور ساده‌سازی یا بهبود بیان.