معنی فارسی ridableness
B1قابلیت رکابزنی، نشاندهنده کیفیت و ویژگیهای یک وسیله برای راحتی در استفاده است.
The quality or state of being ridable.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت رکابزنی مدل جدید تحسینانگیز است.
مثال:
The ridableness of the new model is impressive.
معنی(example):
تولیدکنندگان در حال آزمایش قابلیت رکابزنی محصولات خود هستند.
مثال:
Manufacturers are testing the ridableness of their products.
معنی فارسی کلمه ridableness
:
قابلیت رکابزنی، نشاندهنده کیفیت و ویژگیهای یک وسیله برای راحتی در استفاده است.