معنی فارسی ride the clutch

B2

کنترل نادرست کلاچ در یک خودرو، به طوری که خودرو در حالت معلق بماند و از عملکرد بهینه دور شود.

To keep the clutch pedal partially engaged while driving, which can cause wear on the vehicle's clutch.

example
معنی(example):

در یک ماشین دنده دستی، شما باید بدانید که چگونه به درستی کلاچ را کنترل کنید.

مثال:

In a manual car, you need to know how to ride the clutch properly.

معنی(example):

او تمایل دارد که کلاچ را کنترل کند، که می‌تواند به مشکلات موتور منجر شود.

مثال:

He tends to ride the clutch, which can lead to engine problems.

معنی فارسی کلمه ride the clutch

: معنی ride the clutch به فارسی

کنترل نادرست کلاچ در یک خودرو، به طوری که خودرو در حالت معلق بماند و از عملکرد بهینه دور شود.