معنی فارسی rightening
B1عمل در حال انجام برای درست کردن یا راست کردن چیزی.
The act of making something right or adjusting it.
- verb
verb
معنی(verb):
To make right; correct.
معنی(verb):
To set right or upright; right.
example
معنی(example):
او در حال راست کردن قابهای نامرتب است.
مثال:
He is rightening the misaligned frames.
معنی(example):
کارگر در حال راست کردن ابزارها در جعبه است.
مثال:
The worker is rightening the tools in the box.
معنی فارسی کلمه rightening
:
عمل در حال انجام برای درست کردن یا راست کردن چیزی.