معنی فارسی ringiness
B1حالت یا ویژگی صدای زنگی، به ویژه در مورد مواد یا اجسام.
The quality of having a ringing sound.
- NOUN
example
معنی(example):
زنگی فلز یک پژواک جالب ایجاد کرد.
مثال:
The ringiness of the metal created an interesting echo.
معنی(example):
او متوجه شد که زنگی صدا با دیگران متفاوت است.
مثال:
He noted the ringiness of the sound was unlike others.
معنی فارسی کلمه ringiness
:
حالت یا ویژگی صدای زنگی، به ویژه در مورد مواد یا اجسام.