معنی فارسی ringlike

A1

شکل یا ویژگی مشابه به حلقه.

Having a shape or quality resembling a ring.

example
معنی(example):

اسباب‌بازی شکل حلقه‌ای داشت که باعث می‌شد آسان‌تر نگه‌داشته شود.

مثال:

The toy had a ringlike shape, making it easy to hold.

معنی(example):

او الگوی حلقه‌ای بر روی بوم نقاشی کرد.

مثال:

She painted a ringlike pattern on the canvas.

معنی فارسی کلمه ringlike

: معنی ringlike به فارسی

شکل یا ویژگی مشابه به حلقه.