معنی فارسی rockless
B1بدون سنگ، عاری از وجود سنگها و موانع سخت.
Having no rocks; typically describing a surface that is smooth and easy to traverse.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این زمین بدون سنگ است، که آن را برای کاشت بذر مناسب میسازد.
مثال:
The field was rockless, making it perfect for planting seeds.
معنی(example):
یک مسیر بدون سنگ برای دوچرخهسواری ایدهآل است.
مثال:
A rockless path is ideal for biking.
معنی فارسی کلمه rockless
:
بدون سنگ، عاری از وجود سنگها و موانع سخت.