معنی فارسی rockish
B1نشانههایی از سبک یا رفتار مربوط به موسیقی راک.
Having qualities or characteristics related to rock music or culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در جشنواره موسیقی یک لباس سنگی پوشید.
مثال:
He wore a rockish outfit to the music festival.
معنی(example):
رویکرد سنگی او نسبت به چالشها دوستانش را الهام بخشید.
مثال:
Her rockish attitude towards challenges inspired her friends.
معنی فارسی کلمه rockish
:
نشانههایی از سبک یا رفتار مربوط به موسیقی راک.