معنی فارسی rotatable

A2

قابل چرخش، به اشیایی اشاره دارد که می‌توانند در جهت‌های مختلف بچرخند.

Able to be rotated or turned around a central point.

example
معنی(example):

این صندلی قابل چرخش است و به شما امکان می‌دهد در هر جهتی بچرخید.

مثال:

This chair is rotatable, allowing you to turn in any direction.

معنی(example):

دوربین قابل چرخش می‌تواند تصاویر را از زوایای مختلف ثبت کند.

مثال:

The rotatable camera can capture images from various angles.

معنی فارسی کلمه rotatable

: معنی rotatable به فارسی

قابل چرخش، به اشیایی اشاره دارد که می‌توانند در جهت‌های مختلف بچرخند.