معنی فارسی rotationally
B2بهصورت چرخشی، به حرکت یا چرخش در یک مسیر دایرهای اشاره دارد.
In a manner relating to or characterized by rotation.
- ADVERB
example
معنی(example):
چرخ دندهها به صورت چرخشی حرکت میکنند تا ماشین را به حرکت درآورند.
مثال:
The gears move rotationally to power the machine.
معنی(example):
این شیء برای چرخش به صورت چرخشی حول محور خود طراحی شده است.
مثال:
The object was designed to rotate rotationally around its axis.
معنی فارسی کلمه rotationally
:
بهصورت چرخشی، به حرکت یا چرخش در یک مسیر دایرهای اشاره دارد.