معنی فارسی rousted

B2

عبارت است از بیدار شدن یا به حالت فعالیت درآمدن، معمولاً به طور ناگهانی.

Woken up or stirred from a state of rest or inactivity.

verb
معنی(verb):

To rout out of bed; to rouse

معنی(verb):

To harass, to treat in a rough way.

معنی(verb):

To arrest

معنی(verb):

To drive strongly

example
معنی(example):

کمپ‌نشینان توسط نور صبح از چادرهای خود بیدار شدند.

مثال:

The campers were rousted from their tents by the morning sun.

معنی(example):

او وقتی که تلفنش با صدای بلند زنگ زد، از خواب بیدار شد.

مثال:

She was rousted awake when her phone rang loudly.

معنی فارسی کلمه rousted

: معنی rousted به فارسی

عبارت است از بیدار شدن یا به حالت فعالیت درآمدن، معمولاً به طور ناگهانی.