معنی فارسی rousting
B2به معنای بیدار کردن یا تحریک احساسات در افراد، معمولاً در زمینه رویدادهای عمومی.
To stir up, energize, or inspire a group, often in an emotional or enthusiastic way.
- verb
verb
معنی(verb):
To rout out of bed; to rouse
معنی(verb):
To harass, to treat in a rough way.
معنی(verb):
To arrest
معنی(verb):
To drive strongly
example
معنی(example):
بیدار کردن و تحریک کردن جمعیت میتواند برای یک سخنران چالشبرانگیز باشد.
مثال:
Rousting a crowd can be challenging for a speaker.
معنی(example):
موسیقی به قدری هیجانانگیز بود که همه را مشتاق و آماده رقصیدند.
مثال:
The music was rousing, making everyone excited and ready to dance.
معنی فارسی کلمه rousting
:
به معنای بیدار کردن یا تحریک احساسات در افراد، معمولاً در زمینه رویدادهای عمومی.