معنی فارسی rousts

B2

بیدار کردن یا به حرکت درآوردن از خواب یا حالت غفلت.

To wake someone from sleep or to rouse them, often abruptly.

verb
معنی(verb):

To rout out of bed; to rouse

معنی(verb):

To harass, to treat in a rough way.

معنی(verb):

To arrest

معنی(verb):

To drive strongly

example
معنی(example):

صدای بلند به قدری بود که حتی عمیق‌ترین خواب‌ها را هم به هم می‌زد.

مثال:

The loud noise was enough to roust even the deepest sleeper.

معنی(example):

او از زنگ خطر بلندی برای بیدار کردن دوستانش از خواب استفاده کرد.

مثال:

He used a loud alarm to roust his friends from their slumber.

معنی فارسی کلمه rousts

: معنی rousts به فارسی

بیدار کردن یا به حرکت درآوردن از خواب یا حالت غفلت.